to expose somebody/something to two difficult situations or opposing forces at the same time
تحت فشار قرار دادن, مواجه کردن با دو شرایط متضاد, گیر افتادن در میان دو مشکل, درگیر شدن با دو وضعیت متضاد, قرار گرفتن میان دو نیروی مخالف, بین چکش و سندان قرار گرفتن, فشار از دو جهت مخالف, تحت تأثیر دو نیروی متضاد قرار گرفتن, مواجهه با شرایط سخت متضاد
The public has been whipsawed by good and bad news about vitamins.