slaver

verb
1
to let saliva (= the liquid produced in the mouth) run out of the mouth, especially when hungry or excited
آب دهان ریختن, آب از دهان جاری شدن, آب از لب و لوچه افتادن, بزاق ریختن, بی‌اختیار آب دهان ریختن
noun
1
(in the past) a person who bought and sold slaves
برده‌دار, تاجر برده, برده‌فروش, سوداگر برده, دلال برده, فروشنده برده
2
a ship that was used in the past for carrying slaves
کشتی برده‌بر, کشتی حامل برده‌ها, کشتی حمل برده, کشتی مخصوص انتقال بردگان, کشتی انتقال بردگان