pinch-hit

verb
1
to hit the ball for another player
ضربه زدن به توپ بجای بازیکن دیگر, ضربه زدن به جای بازیکن دیگر, جایگزین شدن در ضربه زدن, به‌عنوان جایگزین ضربه زدن
2
to do something for somebody else who is suddenly unable to do it
جانشین شدن, نیابت کردن, وظیفه دیگری را به عهده گرفتن, به جای کسی کاری انجام دادن