on-board

adjective
1
on a ship, aircraft or vehicle
روی عرشه, درون هواپیما, داخل وسیله نقلیه, در کشتی, سوار بر کشتی, سوار بر هواپیما, سوار بر وسیله نقلیه
2
relating to, or controlled by, part of the main circuit board
روی برد, تعبیه شده بر روی برد
a PC with onboard sound