to estimate something such as time or distance wrongly
اشتباه قضاوت کردن, قضاوت اشتباه کردن, سنجش نادرست کردن, اشتباه برآورد کردن, خطا در سنجش کردن, نادرست ارزیابی کردن, قضاوت نادرست کردن, برآورد نادرست کردن, ارزیابی اشتباه کردن
He misjudged the distance and his ball landed in the lake.