incurably

adverb
1
in a way that cannot be cured
به طور غیرقابل درمان, به‌طور غیرقابل علاج, به شکلی که علاج‌پذیر نیست
2
in a way that cannot be changed
به صورت علاج‌ناپذیر, به طور درمان‌ناپذیر, به صورت تغییرناپذیر, به طریقی که قابل تغییر نیست
incurably romantic
synonym incorrigibly