come to yourself

phrasal verb
1
to return to your normal state
به هوش آمدن, سر حال شدن, خود باز یافتن, به حالت طبیعی برگشتن, به حال قبلی بازگشتن, به خود آمدن, به حالت عادی برگشتن, به حالت پیشین بازگشتن