آشنایی با مهمترین اصطلاحات خرید به انگلیسی همراه با مثال و ترجمه

یادگیری اصطلاحات خرید به انگلیسی یکی از مهمترین نکاتی است که بسیاری از زبان ‌آموزان به آن نیاز دارند و باید حتما آموزش ببینند. همچنین افرادی که معمولا به خارج از کشور سفر می‌کنند به این اصطلاحات در زمان خرید نیاز مبرم دارند. به همین دلیل یادگیری اصطلاحات و کلمات خاص در موقعیت‌های مختلف مانند فرودگاه، هتل، مرکز خرید و...می‌تواند…

فهرست محتوا

آشنایی با مهمترین اصطلاحات خرید به انگلیسی همراه با مثال و ترجمه
تیم تحریریه لرنیت
6 روز قبل

یادگیری اصطلاحات خرید به انگلیسی یکی از مهمترین نکاتی است که بسیاری از زبان ‌آموزان به آن نیاز دارند و باید حتما آموزش ببینند. همچنین افرادی که معمولا به خارج از کشور سفر می‌کنند به این اصطلاحات در زمان خرید نیاز مبرم دارند.

به همین دلیل یادگیری اصطلاحات و کلمات خاص در موقعیت‌های مختلف مانند فرودگاه، هتل، مرکز خرید و…می‌تواند به پیشبرد اهداف یادگیری زبان شما کمک شایان توجهی نماید. در ادامه به معرفی و آموزش عبارات و کلمات مهم در زمان خرید به انگلیسی می‌پردازیم. تا انتها با ما همراه باشید:

جملات انگلیسی در خرید به چه کار ما می آید؟

درک واژگان خرید کردن برای انگلیسی ‌زبانان غیر بومی که می‌خواهند در دنیای خرید در کشورهای انگلیسی زبان حرکت کنند بسیار مهم است. چه یک توریست، یک دانشجوی بین المللی یا یک مهاجر باشید، داشتن درک خوب از واژگان خرید و فروش به شما این امکان را می‌دهد که به طور موثر با فروشندگان ارتباط برقرار کنید، درخواست کمک نمایید، خرید کنید و شرایط و ضوابط معاملات را درک کنید.

در حقیقت با یادگیری اصطلاحات رایج انگلیسی در خرید، برای درک و مشارکت در انواع موقعیت ‌های خرید در خارج از کشور مجهز شده‌اید. این کلمات اساسی به شما کمک می‌کنند تا سؤال بپرسید، آنچه را که نیاز دارید پیدا کنید و معاملات خود را به راحتی انجام دهید. به یاد داشته باشید، تمرین، کلید تسلط بر این اصطلاحات است، بنابراین سعی کنید هر زمان که فرصت خرید پیدا کردید، حتی در داخل کشور، از آنها استفاده کنید.

مهمترین اصطلاحات خرید به انگلیسی

همه ما عاشق خرید هستیم و اکثر ما این کار را بارها انجام داده ایم! چه آن را دوست داشته باشیم چه نه، برای زنده ماندن در جامعه مدرن خود باید خرید کنیم. از خرید اقلام ضروری مانند غذا و لوازم بهداشتی گرفته تا چیزهایی که دوست داریم از آن‌ها استفاده کنیم مانند لباس و کتاب، خرید برای همه ما یک فعالیت روزمره است.

بنابراین مهم است که برخی از کلمات و عبارات آسان را یاد بگیریم تا به راحتی خرید خوبی در سفرهایمان داشته باشیم. در اینجا برخی از رایج ‌ترین کلمات، عبارات و اصطلاحات انگلیسی و کلمات پرکاربرد زبان انگلیسی در خرید وجود دارد که می‌توانید دفعه بعد که به مغازه، مرکز خرید یا سوپرمارکت در یک کشور خارجی می‌روید از آنها استفاده کنید:

Can I try this on?

می‌توانم این را امتحان کنم؟

Can I try this t-shirt on?

می‌توانم این تیشرت را امتحان کنم؟

How much is this?

(قیمت) این چقدر است؟

How much is this book?

این کتاب چقدر قیمت دارد؟

Do you have this in another size/color?

آیا این را در سایز/رنگ دیگری دارید؟

Do you have this in a smaller size?

آیا این را در سایز کوچک‌تر دارید؟

Do you have this in another color?

آیا این را در رنگ دیگری دارید؟

Where is the fitting room?

اتاق پرو کجاست؟

Excuse me, where is the fitting room?

ببخشید، اتاق پرو کجاست؟

Is this on sale?

آیا این حراج شده است؟

Is this dress on sale?

آیا این پیراهن در حراج است؟

Can I get a discount?

آیا می‌توانم تخفیف بگیرم؟

Can I get a discount if I buy three?

اگر سه تا بخرم، می‌توانم تخفیف بگیرم؟

Do you take credit cards?

آیا کارت اعتباری قبول می‌کنید؟

Do you take credit cards, or is it cash only?

کارت اعتباری قبول می‌ کنید یا فقط نقدی؟

What’s your return policy?

قوانین بازگشت کالا چیست؟

What’s your return policy if it doesn’t fit?

اگر اندازه نشود، قوانین بازگشت کالا فروشگاه شما چیست؟

Can I pay in cash?

می‌توانم نقد پرداخت کنم؟

Can I pay in cash or do I need a card?

می‌توانم نقد پرداخت کنم یا کارت لازم است؟

Do you offer free shipping?

آیا ارسال رایگان ارائه می‌دهید؟

Do you offer free shipping for online orders?

آیا برای سفارش‌های آنلاین ارسال رایگان دارید؟

It’s too expensive.

خیلی گران است.

I like it, but it’s too expensive.

دوستش دارم، اما خیلی گران است.

Can I exchange this?

آیا می‌توانم این را تعویض کنم؟

Can I exchange this for a different size and color?

می‌توانم این را با سایز و رنگ دیگری تعویض کنم؟

Do you have a loyalty program?

آیا برنامه وفاداری مشتری دارید؟ (تخفیف و…)

Do you have a loyalty program for regular customers?

آیا برای مشتریان دائمی برنامه تخفیف دارید؟

Can you hold this for me?

می‌توانید این را برای من نگه دارید؟

Can you hold this bag for me until tomorrow?

می‌توانید این کیف را تا فردا برای من نگه دارید؟

What’s the price after tax?

قیمت با احتساب مالیات چقدر است؟

What’s the total price after tax?

قیمت کل با مالیات چقدر است؟

Is this the final price?

آیا این قیمت نهایی است؟

Is this the final price, or can I negotiate?

آیا این قیمت نهایی است یا می‌توانم چانه بزنم؟

Can I return this if I change my mind?

اگر پشیمان شوم، می‌توانم این را پس بدهم؟

Can I return this if I don’t like it?

اگر از این خوشم نیامد، می‌توانم پسش بدهم؟

Do you have a gift wrapping service?

آیا خدمات بسته ‌بندی هدیه دارید؟

Do you have a gift wrapping service for this item?

آیا برای این کالا خدمات بسته ‌بندی هدیه دارید؟

Can I see the receipt?

می‌توانیم رسید را ببینم؟

Can wee see the receipt before leaving?

می‌توانم رسید را قبل از رفتن ببینم؟

Do you have a warranty on this product?

آیا این محصول گارانتی دارد؟

Do you have a warranty on electronics?

آیا برای وسایل الکترونیکی گارانتی دارید؟

What time do you close?

چه ساعتی تعطیل می‌کنید؟

What time do you close today?

امروز چه ساعتی تعطیل می‌کنید؟

Can I pay in installments?

می‌توانم اقساطی پرداخت کنم؟

آشنایی با مهمترین اصطلاحات خرید به انگلیسی همراه با مثال و ترجمه

Do you allow payment in installments?

آیا پرداخت اقساطی امکان ‌پذیر است؟

Can you recommend something similar?

می‌توانید چیزی مشابه پیشنهاد دهید؟

Can you recommend something similar but cheaper?

می‌توانید چیزی مشابه اما ارزان ‌تر پیشنهاد دهید؟

Do you have a return policy?

آیا قانون بازگشت کالا دارید؟

Do you have a return policy for damaged items?

آیا برای کالاهای آسیب ‌دیده قانون بازگشت دارید؟

How long does delivery take?

تحویل چقدر طول می‌کشد؟

How long does delivery take for online orders?

تحویل سفارش‌های آنلاین چقدر زمان می‌برد؟

Is there a limit on how many I can buy?

آیا محدودیتی برای تعداد خرید وجود دارد؟

Is there a limit on how many items I can buy?

آیا برای تعداد آیتم‌هایی که می‌توانم بخرم محدودیتی هست؟

Do you offer price matching?

آیا قیمت‌ها را برابر می‌کنید؟

Do you offer price matching if I find it cheaper elsewhere?

اگر جای دیگری ارزان‌تر پیدا کنم، آیا قیمت را برابر می‌کنید؟

Can I get a refund?

می‌توانم پولم را پس بگیرم؟

Can I get a refund if this phone is defective?

اگر این تلفن معیوب باشد، می‌توانم پولم را پس بگیرم؟

Can I have a receipt, please?

می‌توانم رسید داشته باشم؟

Can I have a receipt for this purchase, please?

می‌توانم رسید خرید داشته باشم؟

I’m just looking.

فقط دارم نگاه می‌کنم.

Thank you, I’m just looking these shirts.

متشکرم، فقط دارم به این پیراهن‌ها نگاه می‌کنم.

برخی دیگر از اصطلاحات مهم زبان انگلیسی در زمان خرید:

Excuse me, I’m looking for…

من به دنبال…هستم.

I’m looking for shampoo/a charger for my phone.

من به دنبال شامپو / شارژر برای گوشی خود هستم.

Could I try this on?

می‌توانم این را امتحان کنم؟

Are you open on Sundays?

(فروشگاه) شما در روزهای یکشنبه باز هستید؟

How much is this?

قیمت این چقدر است؟

I’m just looking, thanks.

فقط دارم نگاه می‌کنم.

Where can I find…?

کجا می‌توانم….را پیدا کنم؟

I’d like to return this.

من می‌خواهم این را برگردانم.(پس بدهم.)

Could you help me find…?

می‌توانید به من کمک کنید…را پیدا کنم؟

نمونه مکالمه انگلیسی (دو نفره) هنگام خرید

برای درک بهتر جملات پرکاربرد زبان انگلیسی در خرید، بهتر است آنها را در یک مکالمه بخوانید و با یک پارتنر زبان، تمرین کنید:

نمونه اول

Spoken English Conversations at a Shopping Mall

یگ گفتگو به زبان انگلیسی در یک مرکز خرید

Alex: Hi! Look at all these stores. What do you want to do first?

الکس: سلام! اون فروشگاه‌ها رو ببین. اول می‌خواهی چه کار کنی؟

Jordan: Hi! I think we should go to that clothing store over there. I need a new jacket.

جردن: سلام! من فکر می‌کنم باید به آن فروشگاه لباس برویم. من یک کت نیاز دارم.

Alex: Good idea. I also want to look for some new shoes.

الکس: ایده خوبی است. همچنین من هم می‌خواهم چند تا کفش جدید ببینم.

Jordan: Great. Let’s go in and see what they have.

جردن: عالی است. بیا داخل برویم و ببینیم چه چیزی دارند.

(They enter the store.)

آنها وارد فروشگاه می‌شوند.

آشنایی با مهمترین اصطلاحات خرید به انگلیسی همراه با مثال و ترجمه

Salesperson: Hello! Welcome to Trendy Styles. How can I help you today?

فروشنده: سلام! به فروشگاه استایل ترند خوش آمدید.

Alex: Hi! I’m looking for a new pair of shoes. Do you have any recommendations?

الکس: سلام! من دنبال یک جفت کفش جدید هستم. آیا شما پیشنهادهایی دارید؟

Salesperson: Sure! We have a new collection of sneakers over here. Would you like to check them out?

فروشنده: حتما! ما یک کالکشن جدید از اسنیکرز در آنجا داریم. دوست دارید آنها را ببینید؟

Alex: Yes, please. I’m looking for something casual but stylish.

الکس: بله لطفا. من به دنبال چیزی معمولی اما شیک هستم.

Salesperson: Right this way. We have a few options that might interest you.

فروشنده: از این طرف. ما چند گزینه داریم که ممکن است برای شما جالب باشد.

(Alex and the salesperson walk over to the sneakers.)

الکس و فروشنده به سمت کفش‌ها می‌روند.

Jordan: I’m going to look for a jacket. I’ll catch up with you in a bit.

جردن: من میرم دنبال یک کت. من کمی بعد با شما تماس خواهم گرفت.(ملحق خواهم شد.)

Alex: Sounds good. I’ll be here.

الکس: خوب به نظر می‌رسد. من همینجا خواهم بود.

(After a few minutes)

بعد از چند دقیقه

Alex: How did it go? Did you find a jacket?

الکس: چطور گذشت؟ کت پیدا کردی؟

Jordan: Yes, I found one I really like. It’s blue and fits well. How about your shoes?

جردن: بله، یکی را پیدا کردم که خیلی دوستش دارم. آبی است و به خوبی اندازه من است. کفش‌هایت چطور شد؟

Alex: I found a great pair. They’re comfy and look nice.

الکس: یه جفت عالی پیدا کردم. آنها راحت هستند و زیبا به نظر می‌رسند.

Jordan: Awesome! Should we go get lunch now?

جردن: عالی! حالا بریم ناهار بخوریم؟

Alex: Yes, I’m getting hungry. Let’s go to that food court we passed by.

الکس: بله، دارم گرسنه می‌شوم. بیایید به آن فودکورتی که از آنجا رد شدیم برویم.

نمونه دوم

Lucy and Tui meet Bob at the university shop.

لوسی و تویی، باب را در مغازه دانشگاه ملاقات می‌کنند.

Lucy: Good morning, Bob. Nice to see you, how are you today?

لوسی: صبح بخیر باب از دیدنت خوشحالم، امروز چطوری؟

Bob: Morning, Lucy. I’m great thanks. What are you buying?

باب: صبح‌ بخیر، لوسی. من عالیم، ممنون. چی می‌خری؟

Lucy: I’m here with Tui, she wants to buy something for the new semester.

لوسی: من با توی اینجا هستم، او می خواهد برای ترم جدید چیزی بخرد.

Bob: What do you want to buy, Tui?

باب: تویی چی میخوای بخری؟

آشنایی با مهمترین اصطلاحات خرید به انگلیسی همراه با مثال و ترجمه

Tui: I want to buy a maroon university jumper, but they all look too large and expensive.

تویی: من می‌خواهم یک جامپر دانشگاهی مارون بخرم، اما همه آنها خیلی بزرگ و گران به نظر می‌رسند.

Bob: You should ask the sales assistant to help you.

باب: باید از معاون فروش بخواهید که به شما کمک کند.

Tui: Excuse me, please. Do you have a small jumper which is not too expensive?

تویی: ببخشید لطفا آیا یک جامپر کوچک دارید که خیلی گران نباشد؟

Sales Assistant: Please look at our sale items in the second aisle. The jumpers are cheaper but I don’t know what we have in stock. You can try clothes on in the fitting cubicle.

فروشنده: لطفا به اقلام فروش ما در راهرو دوم نگاه کنید. جامپرها ارزان‌تر هستند اما نمی‌دانم چه چیزی در انبار داریم. می‌توانید لباس‌ها را در اتاقک پرو امتحان کنید.

Tui: Thank you. Look at this one, Lucy. I really like it and it’s cheap as well. The label shows it’s only £10.50.

تویی: متشکرم. به این یکی نگاه کن لوسی. من واقعاً آن را دوست دارم و همچنین ارزان است. برچسب نشان می‌دهد که فقط 10.50 پوند است.

Lucy: That is the right size, it fits you and is not baggy. Put it back on the hanger and let’s go and pay for it.

لوسی: این اندازه مناسب است، برای تو مناسب است و گشاد نیست. آن را دوباره روی چوب لباسی بگذار و بیا برویم و هزینه آن را پرداخت کنیم.

Bob: Oh, Tui, I almost forgot, you can use my loyalty card to receive an additional 10% discount.

باب: اوه، تویی، تقریباً فراموش کردم، تو می‌توانی از کارت وفاداری من برای دریافت 10٪ تخفیف اضافی استفاده کنی.

Tui: That is very kind of you, Bob. I have saved a lot of money today. I can now afford to buy some new books.

تویی: این مهربانی زیادی از سمت تو است، باب. من امروز پول زیادی پس انداز کردم. اکنون می‌توانم چند کتاب جدید بخرم.

Lucy: The book shop has a clearance sale next door. Would you like to go and have a look with us, Bob?

لوسی: کتاب ‌فروشی کناری یک فروش حراج دارد. دوست داری با هم برویم و سری بزنیم ، باب؟

Bob: Yes, I also need some books. Come on, let’s go.

باب: بله، من هم به چند کتاب نیاز دارم. بیایید برویم.

آنچه از مقاله اصطلاحات خرید به انگلیسی آموختیم:

در این مقاله با مهمترین اصطلاحات خرید به انگلیسی آشنا شدیم. یادگیری زبان انگلیسی به شیوه‌های مختلف می‌تواند با سرعت آموزش شما کمک کند. یکی از این شیوه‌ها، خوشه‌ بندی عبارت‌ها و کلماتی است که معمولا در یک موقعیت خاص به کار می‌روند. مانند اصطلاحات و کلماتی که زمان خرید توسط خریدار و فروشنده استفاده می‌شوند.

اگر قصد سفر و خرید در آن دارید و به دنبال یادگیری رایگان زبان هستین و با توجه به شرایط و زمانبندی آموزش زبان در خانه را ترجیح می‌دهید، قطعا یکی از بهترین انتخاب ها اپلیکیشن لرنیت براش شما هست. شما به کمک آموزش‌های لرنیت برای مکالمه در خرید یک سفر خارجه آماده می‌شوید.

منابع:

تیم تحریریه لرنیت

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

مطالب مشابه

بیشتر

دنبال آموزش خاصی می‌گردی؟

ما متناسب با نیاز شما محتوا و مطالب آموزشی را تولید می‌کنیم، به همین منظور فرم زیر را تکمیل کنید.

عضویت در خبرنامه

ما محتوای با ارزش و رایگانی را هر هفته منتشر می‌کنیم، آنها را از دست ندهید.