ازدواج یکی از مهمترین رویدادهای زندگی انسان است که در فرهنگهای مختلف با آداب و رسوم گوناگونی همراه است. در زبان انگلیسی، اصطلاحات و عبارات متعددی وجود دارند که به جنبههای مختلف ازدواج اشاره میکنند. آشنایی با این اصطلاحات نه تنها برای یادگیری زبان انگلیسی مفید است، بلکه به درک بهتر فرهنگ و نگرش جوامع انگلیسی زبان نسبت به این پیوند مقدس کمک میکند. در ادامه، به بررسی برخی از مهمترین و پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی مرتبط با ازدواج میپردازیم..
پیشنهاد ازدواج به انگلیسی
اولین قدم برای ازدواج کردن، مطرح کردن پیشنهاد ازدواج است که در تمام جوامع و فرهنگها اتفاق میافتد. برای این منظور معمولاً لغات و عبارات زیر به کار میروند:
سر قرار رفتن | to go on a date |
پیشنهاد ازدواج، خواستگاری | proposal |
پیشنهاد ازدواج دادن، خواستگاری کردن | to propose |
با من ازدواج میکنی؟ | Will you marry me? |
از کسی درخواست ازدواج کردن | to ask someone to marry you |
از کسی درخواست ازدواج کردن | to ask for someone’s hand in marriage |
خوستگاری کردن | to pop the question |
اصطلاحات ازدواج به انگلیسی
بعد از خواستگاری و گرفتن جواب مثبت نوبت به نامزدی و ازدواج میرسد؛ ازدواج انواع مختلفی دارد و در جوامع مختلف با آداب و رسوم مختلفی رخ میدهد اما برخی موارد در اکثر جوامع یکسان است؛ بنابراین در اینجا به اصطلاحات زبان بینالمللی انگلیسی در رابطه با ازدواج میپردازیم:
engagement | نامزدی |
engagement ring | حلقه نامزدی |
to get engaged | نامزد کردن |
fiancé | نامزد (مرد) |
fiancée | نامزد (زن) |
spouse | همسر |
to get married | ازدواج کردن |
to tie the knot | ازدواج کردن |
to get hitched | ازدواج کردن |
marriage | ازدواج |
husband | همسر (مرد) |
wife | همسر (زن) |
wedlock | ازدواج نکاح، پیوند زناشویی |
matrimony | تاهل |
registry office | محضر |
officiator | عاقد/کشیش |
witness | شاهد |
honeymoon | ماه عسل |
to set a date | تاریخ (مراسم) را مشخص کردن |
bachelor party/stag night | جشن خداحافظی با مجردی که توسط داماد و دوستانش برگزار میشود. |
bachelorette party/hen night | جشن خداحافظی با مجردی که توسط عروس و دوستانش برگزار میشود |
statutory marriage | ازدواج قانونی |
customary marriage | ازدواج سنتی |
civil marriage | ازدواج محضرى (ازدواجی كه بدون حضور كشيش و مراسم كليسايي اجرا میشود.) |
religious marriage | ازدواج مذهبی یا دینی (که در آن بر اساس قوانین دین یا مذهبی خاص بین دو فرد پیمان زناشویی برقرار میشود.) |
church marriage | مراسم عروسی که در کلیسا انجام میشود و بیشتر جنبه مذهبی تا محضری |
court marriage ازدواج دادگاهی | ازدواج دادگاهی |
marriage of convenience | ازدواج مصلحتی |
arranged marriage | ازدواجی که در آن پدر و ماد شریک زندگی فرزند خود را انتخاب (توصیه) میکنند |
failed marriage | ازدواج ناموفق |
اصطلاحات عروسی به انگلیسی
تا اینجا به اصطلاحات رایج مربوط به خواستگاری، نامزدی و ازدواج پرداختیم؛ برای تکمیل این لیست در این قسمت به اصطلاحات مربوط به مراسم عروسی اشاره میکنیم تا برای صحبت کردن دربارهی ازدواج دایره لغات مناسبی پیدا کنید.
wedding | عروسی |
wedding ring | حلقه ازدواج |
wedding dress | لباس عروس |
wedding gown | پیراهن عروس |
wedding suit/tuxedo | کت و شلوار داماد |
veil | تور (شفاف روی صورت عروس) |
lace | تور (معمولا از جنس پنبه یا ابریشم) |
bride | عروس |
groom | داماد |
newly-wed | تازهعروس |
best man | ساقدوش (اصلی) داماد |
groomsman | ساقدوش داماد |
bride’s parents | والدین عروس |
groom’s parents | والدین داماد |
maid of honor | ساقدوش (اصلی) عروس |
matron of honor | ساقدوس (اصلی عروس) متاهل |
bridesmaid | ساقدوش عروس |
flower girl | کسی که جلوی پای عروس و داماد گل میریزد. |
ring bearer | آورنده حلقه ازدواج |
page boy | پسر جوانی از بستگان نزدیک عروس یا داماد که لباس عروس را برایش میبرد. |
guests | مهمانان |
wedding vows | پیمان ازدواج |
to exchange the rings | حلقه دست هم کردن |
throwing rice, confetti or coins | پرتاب نقل و نبات و سکه |
wedding reception | ضیافت؛ مهمانی بعد از مراسم عقد و عروسی که در آن میهمانان به پذیرایی دعوت و ولیمه عروسی به آنان داده میشود. |
bridal shower | مراسم پاتختی |
wedding bouquet | دسته گل عروس |
tossing the bouquet | انداختن دستهگل به پشت سر ( یک سنت قدیمی است که گفته می شود دختری که دست گل را بگیرد به زودی ازدواج میکند) |
wedding cake | کیک عروسی |
wedding party | مهمانی عروسی |
reception venue | محل برگزاری عروسی |
bridal car | ماشین عروس |
wedding gift | هدیه عروسی |
wedding planner | برنامهریز عروسی |
wedding ceremony | مراسم عروسی |
wedding party | جشن عروسی |
سخن آخر
در این مقاله به رایجترین اصطلاحات انگلیسی مربوط به ازدواج پرداختیم و سعی کردیم تمامی مراحل ازدواج را پوشش دهیم تا لیست نسبتا کاملی از این اصطلاحات در اختیار داشته باشید. یادگیری این اصطلاحات نه تنها دایره لغات شما را گسترش میدهد، بلکه درک عمیقتری از فرهنگ انگلیسیزبانها به شما میدهد. با تسلط بر این اصطلاحات، میتوانید در گفتگوها و متون مرتبط با موضوع ازدواج و خواستگاری، با اعتماد به نفس بیشتری شرکت کنید. برای تقویت مهارتهای زبانی خود، پیشنهاد میشود این اصطلاحات را در جملات و موقعیتهای مختلف تمرین کنید. همچنین، مطالعه داستانها و تماشای فیلمهای انگلیسی زبان با موضوع عشق و ازدواج میتواند به شما در درک کاربرد این اصطلاحات کمک کند. نظرات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید.